هنر در دوره صفویه
با ظهور سلسله صفویه، تحولی چشمگیر در تمامی عرصه های هنری و صنعتی، از جمله سفال های صفوی پدید آمد. برنامه ریزی های کلان شاه عباس، در این برهه به نوعی به ایجاد یک رنسانس در امر ساخت سفال انجامید. بکارگیری سلایق روز و در عین حال توجه به عناصر بومی و ادای دین به آنها، از سوی سفالگران منجر به تولید سفال هایی با مشخصات ترکیبی شد.
سفال های این دوره شامل سفال های کوباچی، آبی و سفید، گمبرون، زرین فام، سلادون و همچنین سفال های وارداتی است که به نحوی در ساخت سفال های داخلی تأثیرگذار بود. از جمله، سفال های چینی، که منجر به تولید سفال های آبی وسفید، سلادون و سفال های ایزنیک گردید، در حجم گسترده ای به بازار ایران صادر می شد و بالاخره سفال های بدل چینی اروپایی، که به نوعی سفال اواخر صفوی در ایران را به دوران افول نزدیک کرد.
اما سفالگران ایرانی با دستمایه قرار دادن دست آوردهای مکاتب هنری این دوران به ویژه مکتب هرات، سعی در بازنمایی هنر سفالگری به کمک نقش مایه های مینیاتوری داشتند. در این مقاله با بررسی مختصری بر گونه های سفالی در دوران صفوی، نگاهی به نقش مایه های به کار رفته بر روی این سفالینه ها می اندازیم.
هنر ایران در این دوره در زمینههای معماری، نگارگری، خوشنویسی، قالیبافی، فلزکاری، سفالگری، پارچهآرایی و … نمایانگر میشود. از هنرمندان دوره صفوی، کمالالدین بهزاد، رضا عباسی، میرعماد، آقامیرک و حسین بنا اصفهانی قابل ذکر هستند.
در این دوره در همهٔ رشتههای هنری، آثار گرانسنگی پدید آمد که جدا از نگارگریها و خوشنویسیهای زیبای بسیار، بناهای معماری مانند مسجد شیخ لطفاللّه، مسجد شاه اصفهان و مدرسه چهارباغ شهرت جهانی دارند. قالی اردبیل هم که اکنون در موزه بریتانیا نگهداری میشود یکی از آثار درخشان این دوره است. شهرهای مهم هنرپرور در عصر صفویان، اصفهان، تبریز، هرات و قزوین بودهاند.
معمولاً در ایران، خاندان پادشاهی و افراد طبقههای بالای اجتماعی متقاضی آثار هنری بودهاند و به شکوفایی آن کمک میکردند. پادشاهان صفوی نیز دوستدار هنر بودهاند و برخیشان مانند شاه تهماسب یکم و سام میرزا خود هنرمندان قابلی بودهاند و به هنر ارج بسیاری مینهادهاند. این سنخ هنر گونهای از هنر ایرانی است که بیشتر آثار آن را میتوان در شهر اصفهان دید. هنر صفویان به شدت تحت تأثیر فرهنگ ترکمن با توجه به ریشههای خاندان، و نیز چینی، عثمانی، و فرهنگ غربی و اسلامی است.
نقاشی
صفویان در بسیاری از موارد، به ویژه در هنر نقاشی، وارث هنر تیموریان هستند. در دوران سلطنت شاه طهماسب، یکی از جنبههای هنر نقاشی یعنی کتاب سازی به حد کمال رسید. خود شاه اوقات زیادی را برای آموختن نقاشی صرف میکرد. بیش تر هنرمندان بر جسته آن عصر، از دوسیتان و ندیمان شاه محسوب میشدند. شاه طهماسب در تذهیب سرلوحه مهارت زیادی داشت. شاه عباس اول، چنین دلبستگی به نقاشی نداشت، در عوض توجه زیادی به معماری و شهرسازی داشت. از نظر ویژگیهای فنی، هنر نقاشی در طول حکومت صفویان تغییراتی کرد. به عنوان مثال، به جای تصویر قهرمانان و اسطورهها، به واقعیتها و شرح زندگی مردان و زنان عادیب توجه زیادی شد.
در این دوره، دو مکتب نقاشی ظهور کردند: مکتب اول، به مکتب بهزاد نقاش معروف است و در تبریز شکل گرفت. این نقاش بزرگ، مدیریت کتابخانهٔ سلطنتی (انجمن کتاب نویسی) را به عهده داشت که در آن، هنرمندان به تهیه نسخههای بسیار زیبا مشغول بودند. در این کارگاه مهمترین فنون هنرهای کتاب سازی، خوشنویسی، تذهیب، صحافی و تصویر نگاری مورد توجه بود. تعداد قابل توجهی نقاش، خطاط و تذهیب کار، زیر نظر بهزاد به کار اشتغال داشتند. بسیاری از زیدستان و شاگردان بهزاد، بعدها از نقاشان معروف زمان خود شدند.
نقاشی در کتابها و نسخههای خطی، در زمان شاه عباس اول از رونق افتاد و نقاشان به کشیدن تصویر ثروتمندان و شاهزادگان روی آوردند. به این ترتیب، مکتب دوم نقاشی دورهٔ صفویه، معروف به مکتب رضا عباسی به وجود آمد. در زمان این شاه، روابط ایران با دیگر کشورهای اروپایی افزایش یافت و سفیران، سیاحان و هنرمندان این کشورها به اصفهان رفت و آمد میکردند. این امر در هنر نقاشی ایران تااثیر به سزایی داشت. در زمان شاه عباس، یک مدرسهٔ نقاشی تأسیس شد که استادان ایرانی و خارجی در آن به آموزش نقاشی پرداختند. در این دوره، کشیدن تصویر با رنگهای ساده بر دیوارها، بناها و استفاده از نقاشی برای تزئین بناها متداول شد. شاه عباس دوم به خاطر علاقهٔ زیادی که به نقاشی غربی داشت، یکی از نقاشان را برای تکمیل هنر نقاشی به رم فرستاد. بعد از این، برخی نقاشان ایرانی از روش غربی تقلید کردند.
برای مشاهده محصولات و صنایع دستی به اسرین کالا مراجعه کنید .