فرهنگ و هنر در دوره قاجار
هنر دوره قاجار را باید در دوران افشار و زند پیگیر بود، هنر این دوره نشانگر سه مشخصه و ویژگی بنیادی بود، جدائی ناپذیر بودن هنر از فرهنگ اصیل ایرانی است .
هنر این دوره با اینکه از نظر کیفی در سطح پایینتر از هنر ادوار پیشین قرار داشت و از حیث شکوه و عظمت قابل مقایسه و همجنسی با آن نبود، اما ویژگی و هویت کاملا مستقل و پالودهایی را به نمایش گذاشت. زیرا این هنر در تداوم منطقی خود در دوره قاجار به اوج شکوفایی رسید به گونهای که بسیاری از آثار دوره افشار و زندیه را نیز به قاجار نسبت میدهند. اما به دلیل کوتاه بودن دوره افشار و زند و آشوبهای این دوران آثار چندانی در ایران به جای نمانده است.
نگارگری سبک قاجار شامل شیوه دیوار نگارههای دوره صفویه و نقاشی کلاسیک اروپاست؛ به ترتیبی که در آغاز، مایه ایرانی آن بیشتر، در میانه به طور مساوی از نقاشی ایرانی و اروپایی تاثیر میگیرد و در پایان دوره به تدریج بر نفوذ سبک اروپایی در نگارگری ایرانی افزوده می شود تا جایی که به کپیه برداری از آثار استادان رنسانس میپردازند . از دوره آغامحمد خان آثار درخوری به جا نمانده است ، اما در مقابل تعداد فراوانی تابلوی رنگ و روغن از دور سلطنت فتحعلی شاه و محمد شاه به جای مانده است .
موسیقی در دوران قاجار
موسیقیدانان در دربار قاجاریان جایگاهی خاص داشتند. تشکیل گروههای جدید موسیقی نظامی از دوره ناصرالدین شاه انسجام یافت و سبب آشنایی ایرانیان با قواعد موسیقی کلاسیک غربی شد. ایرانیان به مرور آنچه در زمینه نتنویسی، آهنگسازی و ارکستراسیون سازهای غربی آموخته بودند، به موسیقی سنتی ایران (و تا حدی به موسیقی مقامی و نواحی) تسری دادند. صنعت ضبط صدا و پخش صدا(گرامافون) در همین دوره به ایران راه یافت و اولین صفحههای گرامافون از موسیقی ایرانی(البته در استودیوهای خارج از ایران) ضبط و تولید شد.
ترانهسرایی و تصنیفسرایی در این دوره جان دوبارهای یافت و موسیقی جدید مردمی شکل گرفت و به اجرای کنسرتها و اپرا انجامید. همچنین مؤسسات آموزشی رسمی موسیقی غربی در ایران ایجاد شد. دیگر آنکه پس از سالها کتاب جدیدی درباره تئوری موسیقی در ایران (به قلم فرصتالدوله) تألیف شد.
در آن دوره هنرمندان بنام و اساتید طراز اول موسیقی به فعالیت میپرداختند و بسیاری از آنچه به نام گنجینه موسیقی ایرانی و موسیقی دستگاهی و مقامی میشناسیم در دوره قاجار نضج یافته است.