عظمت خیره کننده متروهای دوران شوروی
یک روز سرد در دسامبر 2014 بود و من منتظر قطار در Shchukinskaya بودم، ایستگاهی در خط تاگانسکو-کراسنوپرسننسکایا متروی مسکو.
اگرچه قطارهای مترو در مسکو به دلیل وقتشناسی بودنشان مورد تحسین قرار میگیرند، اما این قطار خاص دیرتر حرکت میکرد و به من فرصت بیشتری از حد معمول میداد تا به مناظر اطرافم خیره شوم.
در آنجا، در ایستگاهی سودمند که معمولاً به دلیل زیبایی آن مورد تجلیل قرار نمیگرفت، متوجه پانلهای آلومینیومی یکنواخت مجسمهسازی شده در امتداد مسیر شدم. الگوسازی آنها مسحور کننده بود. چند تا عکس سریع گرفتم
لحظه ای بعد قطار من رسید. من به همراه بقیه جمعیت سوار ماشین شدم و ایستگاه را ترک کردم.
تجربه من در Shchukinskaya رویدادی زودگذر و به ظاهر بیاهمیت بود، و با این حال، من را به پروژهای که سالها در نظر داشتم راهاندازی کرد – پروژهای که بیش از نیم دهه از زندگی حرفهای من را اشغال میکرد.
بین سالهای 2014 تا 2020، من از تمام متروهای موجود در دوران شوروی عکاسی کردم و در نهایت از بیش از 770 ایستگاه در 19 شهر بازدید کردم. هدف من ایجاد یک آرشیو کامل از متروها تا حد امکان بود.
این تنها ایستگاههای منفرد نبودند که تخیل من را جذب کردند – اگرچه بسیاری از آنها به خودی خود خیرهکننده هستند. در عوض، این کل سیستم زیرزمینی، چه در مسکو و چه در شهرهای دیگر شوروی سابق، بود که الهام بخش من بود: عرفان، بیکران بودن، حس فراگیر اقتدار عظیم.
من همچنین جذب جزئیات بیشماری شدم: لامپها، نیمکتها، کاشیها، زیور آلات، موزاییکها، راهپلهها، آسانسورها و سایر آثار هنری دست ساز از سنگ مرمر یا چوب.
برای مدت طولانی این پروژه غیرممکن به نظر می رسید. تعداد ایستگاهها بیپایان احساس میشد، هر کدام مملو از مسافران متقاطع و ویژگیهای تزئینی بودند.
متروی مسکو به تنهایی، که در سال 1935 افتتاح شد و به عنوان مدل تبلیغاتی قدرت شوروی عمل می کند، بیش از 200 ایستگاه دارد و صدها مایل را در بر می گیرد.
و با این حال، زیبایی و عظمت ایستگاهها مرا به سمت جلو سوق داد – برای بازدید از ایستگاههای بعدی و بعدی و بعدی.
گرفتن بسیاری از ایستگاههای بدون مسافر، عکسها را با حس بیزمانی آغشته کرد. اما انجام این کار آسان نبود. این بدان معناست که بیشتر این عکس ها باید قبل از ساعت 6 صبح یا بعد از ساعت 11 شب گرفته می شد.
محدودیتهای عکاسی که زمانی در روسیه و در سراسر اتحاد جماهیر شوروی سابق رایج بود، حتی در دهه گذشته به طرز چشمگیری تغییر کرده است. (مقامات تاشکند، پایتخت ازبکستان، در نهایت در سال 2018 ممنوعیت عکاسی در ایستگاه های متروی خود را لغو کردند.)
با این حال، مقامات مترو همیشه از حضور من راضی نبودند. بیش از 50 بار در داخل ایستگاه های مختلف به من گفتند که عکاسی مجاز نیست. یک بار، در تاشکند، مجبور شدم کارت حافظه دوربینم را تحویل دهم.
اغلب این پروژه شبیه یک بازی موش و گربه بود. در لحظات خاصی احساس میکردم که یک جنایتکار هستم، علیرغم این واقعیت که تنها قصدم این بود که زیبایی ایستگاهها را به تصویر بکشم.
گاهی اوقات دوباره و دوباره به یک ایستگاه برمیگشتم، زمانی که خدمهها یا افسران پلیس وقت استراحت ناهار یا تغییر شیفت را مطالعه میکردند.
با این حال، استثنائات خوشایند وجود داشت. در Elektrozavodskaya، ایستگاهی در مسکو، یک پلیس نکاتی را در مورد چگونگی ثبت خیره کننده ترین جنبه های ایستگاه ارائه کرد. او همچنین اطلاعات تماس کارکنان مترو را به من داد که می توانند در تنظیم نور کمک کنند.
پس از عکاسی از ایستگاههای مسکو، به سنت پترزبورگ رفتم، متروی آن – که ساخت آن به دلیل محاصره وحشیانه لنینگراد مدتها به تعویق افتاد – در سال 1955 افتتاح شد.
از آنجا شروع کردم به جسارت دورتر – به اوکراین، بلاروس، آذربایجان، گرجستان، ارمنستان، ازبکستان. در نهایت من تعداد معدودی از شهرهایی را که سیستمهای متروی آنها به طور رسمی به اتحاد جماهیر شوروی نسبت داده نمیشوند، بازدید کردم، اما در دوران اتحاد جماهیر شوروی ساخته شده یا تغییرات عمدهای در آنها ایجاد شده است، یا حتی تا حدی توسط معماران و مهندسان شوروی ساخته شدهاند. اینها شامل ایستگاه های مترو در بخارست، بوداپست و پراگ بود.
تقریباً در هر شهری که بازدید کردم با این سؤال روبرو شدم: “چرا اینجا عکاسی می کنی؟” مردم می پرسیدند
خیلی ها نمی توانستند بفهمند که چرا یک پروژه به ظاهر خسته کننده با محوریت چنین فضاهای مشترک برای من جالب است. این ایستگاهها، به هر حال، مکانهایی بودند که بیشتر مسافران هر روز از آنها عبور میکردند – بیش از آنکه انتخاب کنند.
اما گاهی اوقات رهگذری که من را میدید ایستگاهی را که هزاران بار دیدهاند، متوجه چیز جدیدی میشد، چیزی که دوربینم را به سمت آن نشانه میرفتم: سقفی زیبا، نردهای حکاکیشده، چراغی تزئینی پرآذین. و بعد، می دانستم، آنها فهمیدند.
فرانک هرفورت یک عکاس مستند و معماری ساکن مسکو و برلین است این مقاله بخشی از گفته های فرانک است .
https://www.nytimes.com/2021/11/01/travel/soviet-era-metros.html